کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی

ارتباط میانگین متحرک و چرخه زمانی

بسیاری از تحلیلگران تکنیکی بر این باور هستند که چرخه های زمانی نقش مهمی را در حرکات بازار بازی می کند. از آنجا که این چرخه های زمانی تکرار شونده و قابل اندازه گیری هستند این امکان وجود دارد که بتوان زمان رسیدن بازار به سقف و کف ها را حدودا تعیین کرد. ممکن است تعداد زیادی چرخه زمانی به طور همزمان پدید آیند از چرخه زمانی کوتاه مدت ۵ روزه گرفته تا سیکل زمانی ۵۴ ساله کندراتیف. در فصل ۱۴ در مورد این قسمت اسرار آمیز از علم تکنیکال مفصلا صحبت خواهیم کرد.

علت مطرح کردن موضوع چرخه های زمانی در این بخش این است که ظاهرا بین چرخه های زمانی داخلی موثر بر بازار و میانگین متحرک در سطح بازار ارتباط معنی داری وجود دارد. به بیانی دیگر میانگین متحرک این توانایی را دارد که با چرخه مسلط بر هر بازار تنظیم شود.

این طور به نظر می آید که ارتباط روشن و واضحی بین میانگین متحرک و چرخه های زمانی وجود داشته باشد. برای مثال چرخه زمانی یک ماه یکی از بهترین سیکل های عملیاتی شناخته شده در بازارهای کالا می باشد. یک ماه ۲۰ الی ۲۱ روز کاری دارد.

چرخه های زمانی اغلب تمایل دارند که به صورت هماهنگ با چرخه زمانی بلندمدت در و یا کوتاه مدت بعد از خود شبيه بوده و یا ضریب دویی آنها باشند. یعنی اینکه چرخه زمانی بلند مدت تر در برابر طول چرخه جاری را دارد و چرخه کوتاه مدت تر بعدی نصف این طول را دارا می باشد.

بنابراین در چرخه زمانی یک ماهه معمولا از میانگین های متحرک ۵ و ۱۰ و ۲۰ و ۴۰ روز استفاده می شود. میانگین متحرک ۲۰ روزه چرخه یک ماهه را اندازه گیری می کند و میانگین ۴۰ روزه دو برابر ۲۰ روزه می باشد. میانگین متحرک 10 روزه نصف میانگین 20 روزه و میانگین متحرک 5 روزه نصف میانگین 10 روزه می باشد.

تعداد زیادی از میانگین متحرک های مطرح و پرکاربرد را می توان به وسیله چرخه های زمانی موثر بر آنها و ارتباط هماهنگ شان با چرخ های نزدیک به آنها تشریح کرد. برای مثال چرخه زمانی 4 هفته ای می تواند برای تشریح قانون ۴ هفته ای کمک کند که در ادامه این فصل آن و نوع کوتاه مدت در آن یعنی قانون دو هفته ای خواهیم پرداخت.

نسخه آنلاین شامل شکل ها، نمودارها و همچنین «فصل ۱۷-پیوند بین معاملات آتی و سهام: تحلیل بین‌بازاری» نمی باشد. برای دانلود نسخه کامل با فرمت pdf روی این لینک کلیک کنید.

بازگشت به صفحه اصلی