کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی

اصول مقدماتی

١- همه چیز در میانگین ها لحاظ می شود

حاصل جمع و گرایشات معاملات در بازار، مجموعه اطلاعات گذشته را در بازار وال استریت نشان می دهد و تاثیرشان را در میانگین ها به جای می گذارد. هیچ نیازی نیست آنطور که برخی از آمار گران عادت دارند مجموعه ای از اطلاعات قیمت کالاها ، و نقل و انتقالات بانکها و نوسانات سهام و حجم معاملات خارجی و داخلی با زحمت زیاد گردآوری شوند. بورس وال استریت خودش همه این موارد را همواره مدنظر قرار می دهد.

آیا آشنا به نظر نمی رسد؟ اینکه بازار همه فاکتورهای اطلاعاتی ممکن را منعکس می کند و روی هم رفته بر عرضه و تقاضا تأثیر می گذارد، یکی از فرضیات اولیه نظریه تکنیکال است که در فصل یکم به آن اشاره شد.

این فرضیه که برای میانگین های بازار به کار می رود حتی برای بازار های اختصاصی نیز صحت دارد و حتی در توصیف بلایای طبیعی نیز استفاده می شود.

اگرچه بازارها نمی تواند حوادثی نظیر زلزله و سایر بلایای طبیعی را پیش بینی کنند، اما از این رخدادها متاثر می شود و تقریبا همزمان در عملکرد قیمت نشان داده می شوند.

۲- بازار سه نوع ترند یا روند دارد

پیش از این بحث درباره چگونگی این ترند یا روندها لازم است که نظریه دار در این باره را بیان کنیم.

ترند یا روند صعودی از نظر داو اینطور تعریف می شود : هرگاه قیمت در یک موج صعودی بالاتر از موج صعودی پیش از آن قرار گیرد و یا قیمت در یک حفره نزولی بالاتر از حفره نزولی پیش از آن قرار گیرد یک ترند یا روند صعودی خواهیم داشت.

به عبارت دیگر ترند یا روند صعودی الگویی از نوسانات رو به بالاست و برعکس این حالت مجموعه از نوسانات رو به پایین را ترند یا روند نزولی می نامیم.

در یک ترند یا روند مثبت قیمت ممکن است بارها به سمت بالا و پایین نوسان کند ولی در نهایت برآیند آن دارای شیب مثبت است.

این تعریف دار نوع اساس تحلیل ترند یا روند ها میباشد. داو معتقد بود که قوانین عمل و عکس العمل همانطور که در جهان مادی وجود دارد برای بازارهای سرمایه نیز صادق است. داو نوشته است : در بسیاری از موارد در معاملات شاهد بوده ایم که وقتی قیمت سهم تا حد زیادی صعود می کند آنگاه سهم قیمت خود را تعدیل کرده و سپس دوباره به محدوده بالاترین قیمت خود باز می گردد و چنانچه در این حرکت نتواند به قیمت بالایی خود نزدیک شود محکوم به نزول بیشتر خواهد بود.

از نظر دار یک ترند یا روند، خود مشتمل بر سه ترند یا روند دیگر است:

۱) ترند یا روند اولیه ۲) ترند یا روند ثانویه و ۳) ترند یا روند کوچک که می توان آن را به الف) جریان، ب) امواج و ج) سطح ناهموار دریا تشبیه کرد.

ترند یا روند اولیه نشان دهنده جریان حاکم بر کل ترند یا روند است و ترند یا روند ثانویه در حقیقت انواع امواجی است که جریان را تکمیل می کند و ترند یا روند های کوچک رفتاری مشابه سطح ناهموار دریا دارند.

تصمیم گیری در مورد سمت جریان می تواند بدون توجه به بالاترین نقطه باشد که انواع در ساحل به آن می رسند.

اگر هر موجی نسبت به موج قبلی نفوذ بیشتری در ساحل داشته باشد جریان حاکم می شود. هر گاه بالاترین نقطه که امواج متوالی در ساحل به آن می رسند کاهش داشته باشد جریان رو به بازگشت و نابودی می گذارد.

اما به عقیده داو جریانات می تواند حتی تا سال های متوالی دوام داشته باشند.

ترند یا روند ثانویه در حقیقت تصحیح در ترند یا روند اولیه است . قیمت ها اغلب در یک سوم تا دو سوم ترند یا روند قبلی تصحیح می شوند. ترند یا روند ثانویه معمولا بین ۳ هفته تا سه ماه به طول می انجامد.

بر طبق نظریه دار ترند یا روند کوچک نشان دهنده نوساناتی است که در ترند یا روند ثانویه رخ می دهند که معمولا کمتر از سه هفته به درازا می انجامد.

٣- ترند یا روندهای بزرگ دارای سه مرحله هستند

چارلز داو بیشتر توجه خود را بر ترند یا روند اولیه متمرکز کرد که این ترند یا روند معمولا شامل سه مرحله است:

1- مرحله تراکم و تجميع ۲- مرحله مشارکت عمومی و 3- مرحله توزيع

مرحله تراکم ( یا تجمیع ): سرمایه گذاران آگاه و زیرک در مرحله تجمیع این اقدام به ورود به بازار می کنند .اگر ترند یا روند پیش از آن نزولی بوده باشد این سرمایه گذاران زیرک در می یابند که موانع و اخبار بعدی که باعث نزول قیمت شده بود رو به کاهش گذاشته است.

مرحله مشارکت عمومی: آغاز مرحله مشارکت عمومی (زمانی که اکثر تحلیلگران تکنیکی شروع به سرمایه گذاری می کنند) زمانی است که قیمت آن شروع به رشد می کند و اخبار اقتصادی رو به بهبود می گذارد.

مرحله توزيع: مرحله توزیع زمانی است که روزنامه ها به طور گسترده شروع به انتشار اخبار و تحلیل های مثبت می کند و اخبار اقتصادی در بهترین حالت است. در این هنگام است که حجم معاملات در جریان مشارکت عمومی افزایش می یابد.

اینجاست که همان سرمایه گذاران آگاه و زیرک که در اواخر دوران نزولی شروع به خرید کرده بودند ( زمانی که هیچ کس علاقه ای به خرید نداشت ) پیش از اینکه خریداران اخیر آماده فروش بشوند شروع به عرضه می کنند.

علاقمندان و فراگیران نظریه موج های الیوت خواننده که بازارهای صعودی بزرگ به سه مرحله تقسیم می شود در حقیقت آران اليوت دریافته بود که بازارهای صعودی بزرگ، سه مرحله صعودی بزرگ دارند.

در فصل ۱۳ شباهت نزدیک بین سه مرحله بازار صعودی در نظریه دار و ۵ رشته امواج الیوت را نشان خواهیم داد.

۴- شاخص ها باید یکدیگر را تایید کنند

بر طبق آنچه در بیان شاخص های صنعت و راه آهن گفته است هر نشانه یا اخطار ، زمانی اهمیت دارد که هر دوی این شاخص ها، اخطار یا علامت مشابهی را نشان بدهند و بدینگونه همدیگر را تایید کند.

او دریافت که شرط آغاز ترند یا روند افزایشی این است که هر دو شاخص از موج دوم بالاتر قرار بگیرند.

هرچند به نظر او لزومی نداشت که هر دو اخطار یا علامت باید در یک زمان ایجاد شوند اما هرچه فاصله میان آنها کمتر باشد تائید قوی تری بر تشخیص ترند یا روند به دست می دهد.

داو متوجه شد که هرگاه دو شاخه واگرایی ایجاد کنند ( بر خلاف هم حرکت کنند) ترند یا روند قبلی همچنان پابرجا باقی خواهد ماند . ( نظریه موج های الیوت تنها به اخطار یکی از شاخص های احتیاج دارد) در فصل ۶ در مورد همگرایی و واگرایی توضیح داده خواهد شد. ( شکل های ۲-۱ و ۲-۲ را ببینید)

نسخه آنلاین شامل شکل ها، نمودارها و همچنین «فصل ۱۷-پیوند بین معاملات آتی و سهام: تحلیل بین‌بازاری» نمی باشد. برای دانلود نسخه کامل با فرمت pdf روی این لینک کلیک کنید.

۵- حجم معاملات باید ترند یا روند را تصدیق کند

به عقیده دار حجم معاملات یک عامل ثانویه ولی مهم در تایید اخطارهای می باشد که از تحلیل قیمت به دست آمده اند. به بیان ساده تر حجم معاملات می بایست همسو با جهت ترند یا روند اصلی باشد. در ترند یا روند های بزرگ صعودی حجم معاملات باید همراه با افزایش قیمت ها بالا برود.

در ترند یا روندهای نزولی حجم معاملات در نوسانات مثبت کاهش و در نوسانات نزولی افزایش پیدا می کند. از نظر داو اخطارهای خرید و فروش مبتنی بر قیمت نهایی می باشد و حجم معاملات یک عامل ثانویه به شمار می رود. در فصل ۷ در مورد حجم معاملات در نظریات داو بحث خواهیم کرد.

بدون شک حجم معاملات چه افزایش داشته باشند و چه کاهش عامل مهمی در تصمیم گیری ها هستند .

معامله گران آگاه اطلاعات مربوط به حجم معاملات را با تغییرات قیمت مقایسه می کنند تا دریایند که آیا یکدیگر را تایید می کنند یا خیر.

۶- ترند یا روندها تا زمانی که اخطارهای قطعی بازگشت را دریافت نکنند به حرکت خود ادامه می دهند

به این اصل در فصل اول پرداخته شده. پایه و اساس نظریات مدرن تعقیب کنندگان ترند یا روند بر همین اصل بنا شده است .

ماهیت این اصل بیان می کند که هر چیزی متحرکی تمایل به حفظ جهت حرکت خود دارد مگر اینکه یک نیروی خارجی سبب تغییر جهت آن بشود. ابزارهای تکنیکی متعددی به عنوان اندیکاتور اخطار بازگشت توسط معامله گران به کار برده می شود که برخی از این اندیکاتور ها می توانند اخطارهای سریع تری در مورد افت حرکت ارائه کنند. البته همه آنها قابل اعتماد نیستند و گاهی اوقات ادامه ترند یا روند فعلی شانس بیشتری می یابد.

یکی از دشوارترین کارها برای کاربران نظریات داو و حتی تعقیب کنندگان ترند یا روند، تشخیص تفاوت میان رخداد تصحیح قیمت در ترند یا روند فعلی و رخداد شروع اولین دوره ترند یا روند مخالف است.

کاربران نظریات داو در اغلب موارد با اخطارهای اولیه بازگشت ترند یا روند موافق نیستند.شکل ۲-۳-الف و ۲-۳-ب، این مخالفت ها را آشکار می کند.

در شکل های ۲-۳-الف و ۲-۳-ب، دو رویداد مختلف بازار تشریح شده است . در شکل ۲-۳-الف، موج صعودی در نقطه C، پایین تر از نقطه اوج قبلی یعنی نقطه A می باشد. سپس قیمت تا پایین تر از نقطه B شروع به کاهش می کند. وقوع این حالت و دو موج کاهشی اخطار فروش واضحی را در نقطه S که پایین تر از نقطه B قرار دارد ارائه می دهند. این الگوی برگشتی اغلب نوسان ناموفق خوانده می شود.

در شکل ۲-۳-ب، رالی صعودی که به نقطه C ختم شده از رالی صعودی قبلی آن یعنی A فراتر رفته است. سپس شروع به کاهش به نقطه پایین تر از B کرده است . بعضی از کاربران نظریه های داو به شکسته شدن حمایت S1 اکتفا نمی کنند و آن را اخطار فروش قطعی نمی دانند. این دسته ترجیح می دهند تا رالی صعودی نقطه پیک آن از نقطه C کمتر است یعنی نقطه E را ببینند سپس منتظر می مانند تا نزول قیمت تا زیر نقطه D (یعنی شکست حمایت S2 ) را نیز مشاهده کنند. برای آنها اخطار واقعی فروش در نقطه S2 است که از دو بار شکست حمایت و یک بار ناتوانی در صعود به دست آمده.

نسخه آنلاین شامل شکل ها، نمودارها و همچنین «فصل ۱۷-پیوند بین معاملات آتی و سهام: تحلیل بین‌بازاری» نمی باشد. برای دانلود نسخه کامل با فرمت pdf روی این لینک کلیک کنید.

الگوی قبلی یعنی الگوی نوسان ناموفق نسبت به این الگو دارای اعتبار کمتری می باشد شکل های ۲-۴-الف و ۲-۴-ب، همین رخدادها را در بازار نزولی نشان می دهد .

بازگشت به صفحه اصلی