تاکنون بیشتر توجه ما بر روی بررسی حرکات قیمت متمرکز بوده و به اهمیت زمان در حل معمای پیش بینی توجه زیادی نداشتیم. نکته اینجاست که زمان در همه مراحل تحلیل تکنیکال نقش دارد ولی عموما در مرحله دوم اهمیت و بررسی قرار می گیرد. در این فصل مسئله پیش بینی را از دید تحلیلگران چرخه ای بررسی خواهیم کرد. این تحلیلگران بر این عقیده هستند که چرخه های زمانی کلید نهایی درک علت صعود یا نزول بازار هستند. در این فصل ابعاد زمان را نیز به لیست ابزارهای تکنیکی خود اضافه می کنیم.
به جای این که از خود بپرسیم که بازار در کدام مسیر و به چه اندازه حرکت خواهد کرد، می پرسیم که چه موقع به آنجا خواهد رسید ؟ یا حتی اینکه چه موقع حرکتش را شروع خواهد کرد؟
در نمودار های استاندارد میله ای روزانه، محور عمودی مقیاس قیمت را نشان می دهد. اما این خط تنها نیمی از اطلاعات لازم را در بر می گیرد. محور افقی مقیاس زمان را نشان می دهد. بنابراین نمودار میله ای در واقع نمودار قیمت و زمان است. با این حال بسیاری از معامله گران صرفا بر روی اطلاعات قیمت متمرکز شده و از بررسی زمان صرف نظر می کنند.
در طی بررسی الگوهای نموداری دانستیم که بین مدت زمان شکل گیری الگو و پتانسیل آن در حركات بعدی بازار یک رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین دیدیم که خطوط ترند یا روند یا سطوح حمایت و مقاومت که مدت بیشتری تاثیرشان را حفظ کنند، اعتبار بیشتری می یابند. میانگین های متحرک برای عملکرد صحیح نیاز به اطلاعات دوره زمانی مناسبی دارند . حتی اسیلاتورها نیز نیازمند فاصله زمانی مشخصی برای به کارگیری هستند. در فصل قبل فواید هدف های زمانی فیبوناچی را نیز بررسی کردیم .
واضح است که تمام مراحل تحلیل تکنیکال تا حدی وابسته به بررسی زمان می باشد. با این حال این بررسی ها در واقع آنچنان قابل اعتماد و سازگار نیستند. در اینجاست که چرخه های زمانی وارد صحنه می شوند. تحلیلگران چرخه بر این باورند که چرخه های زمانی نه یک عامل ثانویه یا حمایتی بلکه عاملی تعیین کننده در بازارهای افزایشی یا کاهشی هستند.
نه تنها زمان بلکه سایر ابزار های تکنیکی نیز می توانند در پیوستگی با چرخه های زمانی توسعه داده شوند. به عنوان مثال میانگین متحرک ها و نوسانگر ها را می توان در ترکیب با چرخه های زمانی بهینه سازی نمود. تحلیلگران خط ترند یا روند نیز با استفاده از تحلیل چرخه ها می توانند در تشخیص اینکه کدام خط ترند یا روند واقعی و کدام یک نادرست می باشد دقیق تر عمل کنند. تحلیل الگوهای نمودار نیز در ترکیب با سقف و کف های چرخه ای دقیق تر انجام می شود.
با استفاده از " پنجره های زمان" آن می توان حرکات تصادفی قیمت را پالایش نادیده گرفته و توجه اصلی را معطوف به زمان هایی نمود که چرخه های مهم سقف و کف در حال شکل گیری هستند.